گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد بیست و یکم
بخش چهاردهم: سوره ي قیامت




اول
کلیات
در مکه بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شده و داراي 40 آیه، 199 کلمه و 652 حرف است. این سوره « قیامت » کلیات: سورهي
و هفتاد و پنجمین سوره در چینش کنونی قرآن (« هُمَزه » و قبل از سورهي « قارعه » سیامین سوره در ترتیب نزول (بعد از سورهي
این نامها از آیهي اول این سوره گرفته شده که خدا به روز قیامت قسم یاد .« لا اقسمُ » و « قیامۀ » : است. نامهاي این سوره عبارتاند از
کرده است.
فضیلت
لا اقسم) را به صورت مستمر بخواند و بدان عمل کند، ) « قیامت » فضیلت: از امام باقر علیه السلام روایت شده که هر کس سورهي
خدا او را با پیامبر صلی الله علیه و آله به بهترین وجه از قبرش برمیانگیزد و به او مژده میدهد و به صورتش تبسّم میکند تا از (پل)
«1» . صراط و میزان عبور کند
اهداف
اهداف: مهمترین هدف سورهي قیامت، بیان مسألهي رستاخیز و حوادث هولناك آن است. ص:
342
مطالب
مطالب: الف) عقاید: 1. بیان حوادث عجیب و هولناکی که در آستانهي قیامت اتفاق میافتد و به جهان کنونی پایان میدهد (در
3. یادآوري قدرت خدا بر زنده کردن مردگان (در ؛(30 - 2. احوال نیکوکاران و بدکاران در قیامت (در آیات 22 ؛(13 - آیات 1
2. مطالبی دربارهي ؛( آیات 4 و 40 )؛ ب) مطالب دیگر: 1. بیان این که انسان به نفس خود کاملًا آگاه است (در آیات 14 و 15
.(39 - 3. مطالبی دربارهي خلقت انسان و مراحل آن (در آیات 37 ؛(19 - قرآن و جمعآوري و بیان آن توسط خدا (در آیات 16
*** ص: 343
دوم
دوم: محتواي سورهي قیامت قرآن کریم در آیات اول تا ششم سورهي قیامت با اشاره به دادگاه وجدان و رستاخیز به قدرت خدا
6. لَا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیَامَۀِ* وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ - براي باز سازي انسان در آن روز و بهانه تراشی انسانها اشاره میکند و میفرماید: 1
اللَّوَّامَۀِ* أَیَحْسَبُ الْإِنسَ انُ أَ لَّن نَجْمَعَ عِظَ امَهُ* بَلَی قَادِرِینَ عَلَی أَن نُّسَوِّيَ بَنَانَهُ* بَلْ یُرِیدُ الْإِنسَانُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ* یَسْأَلُ أَیَّانَ یَوْمُ الْقِیَامَۀِ
سوگند یاد میکنم به روز رستاخیز!* و سوگند یاد میکنم به نفس (و وجدان بیدار) سرزنشگر (که رستاخیز حق است).* آیا انسان
میپندارد که استخوانهایش را جمعآوري نخواهیم کرد؟!* آري؛ بر مرتب کردن (سر) انگشتانش تواناییم.* بلکه انسان میخواهد
صفحه 107 از 134
شأن نزول: حکایت شده که «!؟ روز رستاخیز چه وقت است » : که پیش رویش (در آینده) خلافکاري کند.* در حالی که میپرسد
داشت که از ایشان در مورد رستاخیز پرسش نمود و گفت: اگر من « عدّي بن ربیعه » پیامبر صلی الله علیه و آله همسایهاي به نام
رستاخیز را با چشم خود ببینیم، بازهم به تو ایمان نمیآورم؛ از این رو آیات فوق فرود آمد و پیامبر صلی الله علیه و آله از شرّ این
در آیهي اول و دوم این سوره ممکن است زاید و براي تأکید باشد؛ یعنی « لا» . نکتهها و اشارهها: 1 «1» . همسایهي بد به خدا پناه برد
من به » و یا این که براي نفی است؛ یعنی «. حتماً ص: 344 من به رستاخیز سوگند یاد میکنم »
البته نتیجهي هر دو تفسیر یکی است و آن این که مسألهي «1» .( چرا که موضوع بسیار مهمی است ) «. رستاخیز سوگند یاد نمیکنم
و این نشان میدهد که «2» رستاخیز بسیار مهم است. 2. در این آیات به رستاخیز سوگند یاد شده تا بر وقوع رستاخیز تأکید شود
مسألهي رستاخیز چنان مسلم است که حتی میتوان در برابر منکران بدان سوگند یاد کرد. 3. مقصود از نفس سرزنشگر انسان، که
بدان سوگند یاد شده است، چیست؟ برخی از مفسران برآناند که نفس سرزنشگر همان وجدان اخلاقی انسان است که در هنگام
خلافکاري او را سرزنش میکند و به تجدید نظر و جبران وامیدارد. ولی برخی دیگر از مفسران گفتهاند که مقصود از نفس
سرزنشگر، همان پشیمانی و سرزنش انسانها در رستاخیز است که مؤمنان به خاطر اندك بودن اعمال صالح و کافران بهخاطر
کارهاي گناهآلود، خود را سرزنش میکنند و یا این که منظور فقط سرزنش کافران در رستاخیز است. البته مانعی ندارد که هر سه
تفسیر صحیح باشد ولی دلیلی براي معناي سوم و انحصار سرزنش به کافران وجود ندارد. 4. برخی مفسران برآناند که بین نفس
سرزنشگر انسان و رستاخیز رابطهاي برقرار است و دادگاهِ وجدانِ درون انسان، دلیلی بر دادگاه رستاخیز است. آري؛ دادگاه وجدان
انسان نیز به هنگام انجام کارنیک به او نشاط میبخشد و پاداش میدهد و به هنگام انجام کارهاي ناپسند، او را سرزنش تفسیر قرآن
مهر جلد بیست و یکم، ص: 345 میکند و کیفر میدهد. این دادگاه درونی آنقدر مهم و سرنوشتساز است که خدا به آن سوگند
انسان، یعنی منِ حقیقی او از ابعاد مختلف نظر شده و از آن با عنوانهاي متعددي یاد شده « نفس » یاد میکند. 5. در قرآن کریم به
که ) « مُسّوَمه » که نیکی و بدي بدان الهام میشود) و نفس ) « مُلهمه » که به بديها فرمان میدهد) نفس ) « امّاره » است؛ از جمله: نفس
که به لطف ) « مطمئنه » که خلافکاران را از درون سرزنش میکند) و نفس ) « لوّامه » حالت تقوا و فجور در آن مساوي است) و نفس
در این «1» .( که از خدا خشنود است و خدا نیز از او راضی است ) « مَرضیه » و « راضیه » الهی آرامش یافته و اطمینان دارد و نفس
آیات در برابر منکران معاد، بر توانایی خدا بر بازسازي استخوانها و سرانگشتان تأکید شده است؛ چراکه استخوان عضوي پردوام و
رکن بدن است. و هنگامی که خاك و غبار پراکنده شود جمعآوري و باز آفرینی آن مشکلتر به نظر میرسد. سرانگشتان انسان نیز
بسیار ظریف و دقیق و در هر انسانی متفاوت است به طوري که میتوان مجرمان را از اثر انگشت آنان شناسایی کرد؛ ولی خدا
7. در این آیات اشاره شده که منکران معاد بر گمان و «2» . میتواند سر انگشتان متلاشی شده را نیز در رستاخیز بازآفرینی کند
پندار تکیه میکنند و دلیلی بر انکار معاد ندارند و انگیزهي آنان از انکار معاد آن است که راه خویش را در انجام گناهان بگشایند،
تا در گناهکاري و هوسبازي آزاد باشند. آري؛ اعتقاد به معاد مسئولیتآور است و مانع آلوده شدن به گناهان تفسیر قرآن مهر جلد
بیست و یکم، ص: 346 میشود ولی انکار معاد انسان را براي بیبندوباري، مسئولیتگریزي و قانونشکنی آزاد میسازد؛ از این رو
و آن را انکار میکنند تا راه گناه را به روي «! رستاخیز کی خواهد آمد » ماديگرایان و هوسرانان با ریشخند و انکار میپرسند که
یعنی روز رستاخیز « یوم القیامۀ » که یکی از آنها «1» خود بگشایند. 8. در قرآن کریم بیش از صد نام براي رستاخیز بیان شده است
است که هفتاد بار در قرآن آمده است و به قیام عمومی بندگان در آخرت اشاره دارد و توجه به آن انسان را به قیام براي انجام
آموزهها و پیامها: 1. به «2» . وظیفه در این دنیا فرامیخواند. آري؛ هر یک از نامهاي رستاخیز سرّي دارد که باید آن را درك کنیم
دادگاه رستاخیز و دادگاه درون خویش توجه کنید که بسیار مهم هستند. 2. هر انسانی وجدان سرزنشگر دارد، که نوعی دادگاه
درونی است. 3. در وقوع رستاخیز شک نکنید که خداي قدرتمند آن را برپا میکند. 4. خدا میتواند اعضاي محکم و دقیق شما را
صفحه 108 از 134
بازآفرینی کند (پس در رستاخیز تردید نکنید). 5. منکران رستاخیز دلیل ندارند، بلکه گمانهزنی و بهانهتراشی میکنند. 6. انکار
رستاخیز زمینهساز آزادي گناهآلوده است. 7. هر پرسشی براي فهم نیست، بلکه گاهی بهانهاي براي انکار معاد و آزادي از عذاب
وجدان و رسیدن به هوسهاست. *** ص: 347 قرآن کریم در آیات هفتم تا پانزدهم سورهي
15 . فَإِذَا بَرِقَ - قیامت به حوادث آستانهي رستاخیز و گریزناپذیري آن و خودآگاهی و فرجام انسان اشاره میکند و میفرماید: 7
الْبَ َ ص رُ* وَخَسَفَ الْقَمَرُ* وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ* یَقُولُ الْإِنسَانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ* کَلَّا لَا وَزَرَ* إِلَی رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ* یُنَبَّؤُ الْإِنسَانُ
یَوْمَئِذٍ بِمَ ا قَدَّمَ وَأَخَّرَ* بَلِ الْإِنسَ انُ عَلَی نَفْسِهِ بَصِ یرَةٌ* وَلَوْ أَ لْقَی مَعَاذِیرَهُ و هنگامی که دیده بدرخشد (و خیره شود)،* و ماه تیره
هرگز چنین نیست، هیچ پناهگاهی *«!؟ گریزگاه کجاست » : گردد،* و خورشید و ماه جمع شوند،* در آن روز، انسان میگوید
نیست؛* که در آن روز، قرارگاه فقط به سوي پروردگار توست؛* در آن روز انسان از آنچه پیش فرستاده و واپس نهاده خبر داده
میشود.* بلکه انسان برخودش بیناست،* و گرچه عذرهایش را (در میان) افکند. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات به چند
حادثهي بزرگ اشاره شده است که در آستانهي رستاخیز اتفاق میافتد و نظام جهان را درهم فرو میریزد: الف) بی نور شدن ماه
ب) اجتماع ماه و خورشید، که دراثر فروپاشی نظام منظومهي شمسی «1» .( (که در اثر خاموش شدن خورشید نورآن قطع میگردد
2. انسانها در رستاخیز در وحشت فرو میروند و از شدت ترس از عذاب و شرم از گناه به دنبال راه «2» . جذب همدیگر میشوند
فرار هستند، ولی رستاخیز گریزناپذیر است. 3. در رستاخیز قرارگاه نهایی انسان به سوي پروردگار است، و مسیر تکاملی انسان به
سوي او ختم میشود و پناهگاهی جز او وجود ندارد. آري؛ ص: 348 انسان در محضر خدا براي
4. رستاخیز روز آگاهی انسان از اعمال «1» . حساب حاضر میشود و راه دوزخ یا بهشت را در پیش میگیرد و مستقر میگردد
خویش است؛ آگاهی از کارهایی که قبل از مرگ انجام داده و از پیش فرستاده و کارهایی که به صورت سنتهاي نیک و بد و
کتابها و فرزندان در میان مردم به جاي گذاشته است. آري؛ انسان از تمام اعمال خویش از آغاز تا پایان و حتی اموالی که براي
5. در این آیات به خودآگاهی انسان اشاره شده است؛ انسان از درون «2» . وارثان به جاي گذاشته و گناهان خویش با خبر میشود
که در «3» ، خود با خبر است و نیازي به خبردادن به او نیست، ولی گاهی عذر تراشی میکند و کارهاي خویش را میپوشاند
رستاخیز این پردهها فرو میافتد و اعضا و جوارح انسان گواهی میدهد و همهي کردارهاي انسان آشکار میشود. هر چند این
خودآگاهی اختصاص به رستاخیز ندارد و در دنیا نیز انسان از وضع خویش آگاهتر از هر کس دیگر است. بلکه آدم نیست محتاج
. خبر خود به نفس خود بصیر است از اثر (مجد) آموزهها و پیامها: 1. در آستانهي رستاخیز نظام کیهانی درهم فرو میریزد. 2
رستاخیز با نشانههایش فرا میرسد، به طوري که شما را به شگفتی و وحشت وا میدارد. ص:
3. رستاخیز گریزناپذیر است. 4. قرارگاه نهایی شما پروردگارتان است (پس به دنبال پناهگاهی غیر او نگردید). 5. رستاخیز 349
آگاهیبخش است (و در آن روز حقایق همهي اعمالتان براي شما روشن میشود). 6. انسان خودآگاه است. 7. انسانها (ي
خطاکار) حقیقتپوش و عذرتراشاند. *** قرآن کریم در آیات شانزدهم- نوزدهم سورهي قیامت با بیان وظایف پیامبر صلی الله
19 . لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ* إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ - علیه و آله در مورد قرآن، سلامت قرآن را تضمین میکند و میفرماید: 16
وَقُرْآنَهُ* فَإِذَا قَرَاْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ* ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا بَیَانَهُ زبانت را به آن (قرآن) حرکت مده، تا در (خواندن) آن شتاب کنی.* [چرا] که
جمع کردن آن و خواندنش فقط برعهدهي ماست.* و هنگامی که آن را میخوانیم، پس، از خواندن آن پیروي کن.* سپس در
واقع بیان آن (قرآن) فقط برعهدهي ماست. نکتهها و اشارهها: 1. در مورد آیات فوق دو تفسیر اساسی شده است: الف) این آیات
جملههاي معترضهاي هستند که در لابهلاي آیات قیامت آمدهاند و وظایف پیامبر صلی الله علیه و آله را در مورد قرآن، روشن و
سلامت آن را تضمین میکنند. ب) مخاطب این آیات گناهکاران رستاخیز هستند که به آنان دستور میدهد نامهي اعمال خود را
بخوانند و در خواندن آن عجله نکنند و صبر کنند تا فرشتگان نامهي اعمالشان را بخوانند و آنها پیروي کنند. تفسیر قرآن مهر جلد
صفحه 109 از 134
2. چرا پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد خواندن قرآن «1» . بیست و یکم، ص: 350 البته تفسیر اول با ظاهر آیات سازگارتر است
شتاب میورزید؟ مفسران قرآن فرمودهاند: پیامبر صلی الله علیه و آله علاقهي شدیدي به دریافت و حفظ وحی داشتند و هنگامی که
که در آیات فوق از این کار «2» پیک وحی آیات را بر ایشان میخواند، زبان خویش را حرکت میدادند و همراه او میخواندند
منع شد، و حفظ و جمع قرآن و بازخوانی آن تضمین گردید. برخی مفسران نیز گفتهاند که قرآن داراي دو نزول است: نزول دفعی
در شب قدر و نزول تدریجی در طول بیست و سه سال. ولی پیامبر صلی الله علیه و آله به خاطر عجله در ابلاغ وحی و نگرانی از
فراموشی آن، گاه قبل از نزول تدریجی یا همراه آن آیات را تلاوت میکردند، و از این کار منع شدند تا هر آیهاي به موقع خود
البته توضیح اول در مورد عجلهي پیامبر صلی الله علیه و آله مناسبتر است. 3. از این آیات استفاده میشود «3» . تلاوت و ابلاغ شود
که اولین جمع آوري کننده قرآن خداست و او از قرآن محافظت میکند و آن را در ذهن پیامبر صلی الله علیه و آله و کتابی واحد
جمع میکند، تا نابود و فراموش نشود. آري؛ خدا گرد آمدن قرآن، قرائت صحیح و بیان آن را تضمین کرده است؛ یعنی قرآن
دستخوش تحریف نمیشود و کاسته و فراموش نمیگردد. حکایت شده که بعد از نزول این آیات، پیامبر صلی الله علیه و آله
هنگامی که جبرئیل ص: 351 بر ایشان فرود میآمد، کاملًا سکوت میکردند و بعد از رفتن او
شروع به تلاوت قرآن مینمودند. 4. وظیفهي پیامبر صلی الله علیه و آله قرائت قرآن و پیروي از آن است؛ البته این وظیفهي همهي
رهبران الهی، بلکه وظیفهي هر مسلمانی است که قانون اساسی اسلام را بخواند و از آن پیروي کند. آموزهها و پیامها: 1. پیامبر
صلی الله علیه و آله نگران قرآن بود. 2. سلامت قرآن را خدا بیمه کرده است. 3. به وظیفهي خود در مورد خواندن قرآن و پیروي از
آن عمل کنید (و نگران سرنوشت قرآن نباشید). 4. گردآمدن قرآن و قرائت و توضیح آن به عهدهي خداست (و قرآن حمایتگر و
بیانگري همچون خدا دارد، پس نگران آن نباشید). *** قرآن کریم در آیات بیستم و بیست و یکم سورهي قیامت به نقش
دنیادوستی در معادگریزي اشاره میکند و میفرماید: 20 و 21 . کَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَۀَ* وَتَذَرُونَ الْآخِرَةَ هرگز چنین نیست (که شما
کافران میپندارید)؛ بلکه (دنیاي) شتابان را دوست میدارید* و آخرت را رها میکنید. نکتهها و اشارهها: 1. در آیهي پنجم این
سوره یکی از اهداف عوامل معادگریزي، بازکردن راه براي بیبندوباري و گناه معرفی شده است، واینک این آیه به عامل دیگر
معادگریزي، یعنی دنیادوستی اشاره میکند. 2. ماديگرایی و عشق به ثروت و امکانات زندگی زودگذر دنیا موجب میشود که
انسان معاد را انکار کند تا راه براي هرگونه سوء استفاده بازشود و هرچه زودتر به ثروت و مقامات دنیوي برسد. 3. در قرآن کریم
مکرر به معاد اشاره شده است و هر انسانی میتواند با ص: 352 مطالعه و پرسش، از دلایل معاد
اطلاع پیدا کند؛ پس عامل و انگیزهي انکار معاد، نداشتن دلیل نیست، بلکه دنیادوستی و میل به آزادي بیبندوبار برخی انسانها را
معادگریز میکند. 4. مقصود از سرزنش دنیادوستی آن نیست که انسان رهبانیت و ترك دنیا را پیشه سازد؛ استفاده از دنیا ومواهب
آن نیکو و لازم است ولی دلبستگی به آن و حرص در مورد آن نکوهیده است؛ چون انسان را منحرف میسازد و به انکار حقایقی
همچون معاد میکشاند. آموزهها و پیامها: 1. آخرتِ خود را فداي دنیاي زودگذر نکنید. 2. دنیادوستی تا جایی نیکوست که شما را
از آخرت واندارد. 3. ماديگرایی یکی از عوامل معادگریزي است. *** قرآن کریم درآیات بیست و دوم تا بیست و پنجم سورهي
25 . وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ* إِلَی رَبِّهَا نَاظِرَةٌ* وَوَجُوهٌ - قیامت به چهرههاي شادمان و غمناك در رستاخیز اشاره میکند ومی فرماید: 22
یَوْمَئِذٍ بَاسِرَةٌ* تَظُنُّ أَن یُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَةٌ چهره هایی که در آن روز شاداباند،* فقط به سوي پروردگارشان نظر میکنند.* و چهره
هایی که در آن روز ترشروست،* میداند که (مجازاتی) کمرشکن بر او اعمال میشود. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات حالات
دو گروه مؤمنان نیکوکار و کافران بدکار در برابر هم به تصویر کشیده است، تا مخاطبان قرآن بتوانند آگاهانه راه صحیح را انتخاب
کنند. آري؛ مقابله و مقایسهي فرجام این دوگروه یکی از روشهاي تربیتی قرآن است. ص:
. به معناي شادابی خاصی است که بر اثر نعمت و رفاه به انسان میرسد و همراه با سرور، زیبایی و نورانیت است. 3 « ناضِ رَه » .2 353
صفحه 110 از 134
چیست؟ الف) برخی مفسران قرآن گویند: که منظور شهود باطنی خداست؛ یعنی در « نظر کردن مؤمنان به پروردگارشان » مقصود از
رستاخیز پردهها از جلوي چشمان افراد کنار میرود و ذات بیمثال و جمال مطلق او را با چشم دل مشاهده میکنند و لذتی روحانی
در «2» ؛ ب) برخی دیگر از مفسران معتقدند که نظر کردن به پروردگار کنایه از چشم داشتن به لطف و رحمت اوست «1» . میبرند
را به معناي « ناضره » ج) برخی از مفسران نیز «3» . برخی احادیث نیز آمده است که به رحمت خدا و نعمت و ثواب او چشم دارند
البته میتوان معناي سوم را به معناي دوم بازگرداند. ولی به «4» . انتظار کشیدن دانستهاند؛ یعنی مؤمنان فقط منتظر لطف خدا هستند
4. از پیامبر صلی «5» . هر حال این نظر کردن، به معناي مشاهدهي حسّی خدا نیست؛ چون خدا جسم نیست تا او را با چشم سر ببینیم
5. مؤمنان شاداب «6» . الله علیه و آله روایت شده که آنان به پروردگارشان مینگرند بدون کیفیت و حد محدود و صفت مشخص
در رستاخیز فقط به خدا نظر میکنند، درحالی که مسلماً آنان به غیر او نیز نگاه میکنند. ص:
354 این حصر و اختصاص بدان معناست که مؤمنان در رستاخیز همه جا خدا و جمال و جلال او را میبینند و به غیر خدا به عنوان
آري؛ کسانی که در دنیا «1» . آثار و جلوهي او نظر میکنند و نیز فقط به لطف خدا امید دارند و از هرکس دیگر قطع امید میکنند
چشم امید به لطف خدا و نگاهی توحیدي به جهان دارند در آخرت نیز همانگونهاند. 6. کافران بدکردار چهرههایشان عبوس و
درهم کشیده و اندوهگین است؛ زیرا در رستاخیز رنج و عذاب شکننده را میبینند، عذابی که ستون فقرات انسان را در هم
. آموزهها و پیامها: 1. مردم در رستاخیز یکسان نیستند، برخی شاد و برخی ناشادند. 2 «2» . میشکند و به سختی مجازاتش میکند
چشم امیدتان فقط به خدا باشد. 3. عذابی شکننده و اندوهبار در انتظار کافران است. *** قرآن کریم درآیات بیست و ششم تا سی
30 . کَلَّا إِذَا بَلَغَتِ التَّرَاقِیَ* وَقِیلَ مَنْ - ام سورهي قیامت به حالات سخت انسان در آستانهي مرگ اشاره میکنند و میفرماید: 26
رَاقٍ* وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ* وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ* إِلَی رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمَسَ اقُ هرگز چنین نیست؛ هنگامی که (جان) به گلوگاهها
بالا برنده (ي دعا و برطرف کنندهي بیماري) کیست؟!* و میداند که آن (وقتِ) جدایی است؛* و ساق » : میرسد،* و گفته میشود
پا به ساق پا (ي دیگر) میپیچد.* در آن روز روانه شدن فقط به سوي پروردگار توست. ص:
355 نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات به حالات سخت مرگ و جان کندن اشاره شده است؛ لحظهاي که حجابها کنار میروند و
حقایق و نشانههاي عذاب دیده میشوند و کافران در آن لحظه پشیمان شده، ایمان میآورند، ولی دیگر دیر شده است. 2. در
لحظهي مرگ جان به گلوگاه میرسد؛ یعنی اعضایی که از قلب و مغز فاصله دارند همچون دست و پا، کم کم از کار میافتند تا به
و اطرافیان او سراسیمه به دنبال راه نجات هستند و صدا «1» . گلوگاه انسان میرسد و گویی روح تدریجاً از بدن خارج میشود
ولی آن لحظه، «2» ! میزنند که آیا پزشکی هست که این بیمار را معالجه کند، یا دعا کنندهاي هست که دعا کند و او نجات یابد
لحظهي فراق و جدایی از دنیاست و خود بیمار بهتر از هرکس میداند که این تلاشها بیهوده است و در آن لحظه ساق پاها به
3. از احادیث اسلامی «3» . همدیگر میپیچد و جان از بدن خارج میشود و مرگ فرا میرسد و دنیا به آخرت متصل میگردد
استفاده میشود که لحظهي مرگ بر کافران بسیار سخت است؛ همچون گزیدن افعیها و عقربها و کندن لباسی فاخر و پوشیدن
لباسی کثیف و خشن و انتقال از منزلی مرفه به منزلی وحشتناك، ص: 356 اما همان مرگ براي
.4 «1» . مؤمنان حالتی شبیه خواب و بوییدن عطر خوشبو و کندن لباس چرك و گشودن غل و زنجیر و انتقال به مکانی مرفه است
در این آیات بیان شده که مسیر بازگشت همهي انسانها فقط به سوي پروردگار است و همگان در دادگاه عدل الهی حاضر
میشوند. این تعبیر به رستاخیز عمومی انسانها و نیز جهتگیري حرکت تکاملی مردم به سوي ذات پاك خدا اشاره دارد. آموزهها
و پیامها: 1. لحظهي مرگ و حشتناك و سخت است (پس به فکر آن باشید). 2. در لحظهي مرگ کاري از دست کسی ساخته
نیست (پس قبل از آن به فکر چاره باشید). 3. مرگ، عامل جدایی از دنیا و اتصال به آخرت است. 4. فرجام همگان فقط به سوي
پروردگار است (پس براي آن هنگام توشهاي آماده سازید). *** قرآن کریم در آیات سی و یکم تا سی و پنجم سورهي قیامت به
صفحه 111 از 134
35 . فَلَا صَ دَّقَ وَلَا صَ لَّی وَلکِن کَ ذَّبَ وَتَوَلَّی ثُمَّ - حالات تکبرآمیز مخالفان اسلام اشاره میکند و با نفرین به آنان میفرماید: 31
ذَهَبَ إِلَی أَهْلِهِ یَتَمَطَّی أَوْلَی لَکَ فَأَوْلَی ثُمَّ أَوْلَی لَکَ فَأَوْلَی و تأیید نکرد و نماز نگزارد،* ولیکن تکذیب کرد و روي برتافت،*
سپس خرامان (و متکبرانه) به سوي خانوادهاش رفت.* (عذاب الهی) براي تو سزاوارتر است و سزاوارتر!* سپس (عذاب الهی) براي
تو سزاوارتر است و سزاوارتر! ص: 357 شأن نزول: حکایت کردهاند که پیامبر صلی الله علیه و
نه تو و نه » : و ابو جهل گفت «. عذاب الهی براي تو شایستهتر است، سپس عذاب الهی براي او شایستهتر است » : آله به ابوجهل گفت
و در این جا بود که سخنان فوق به صورت «. پروردگارت نمیتوانید به من زیانی برسانید. من قدرتمندترین افراد این سرزمین هستم
نکتهها و اشارهها: 1. مقصود از عدم تصدیق، همان عدم تأیید توحید، آیات الهی، نبوّت و معاد است؛ «1» . آیاتی از قرآن فرود آمد
یعنی کافرانی همچون ابو جهل نه تنها آیات الهی را تأیید نمیکنند، که آنها را تکذیب کرده و روي برمیتابند و متکبرانه «2»
آن است که عذاب الهی براي این کافران سزاواتر است و یا این که عذاب الهی به آنان نزدیک « اولی لک » میروند. 2. مقصود از
آري؛ این حالات تکبّرآمیز و سرزنش و سرنوشت عذابآلود در دنیا و آخرت براي این کافران شایستهتر است و «3» . شده است
واي بر آنان که چنین سرنوشتی دارند. 3. کافران مخالف اسلام، همچون ابوجهل، چند ویژگی دارند که آنان را سزاوار عذاب
میسازد: الف) آنان حقایق و آیات الهی را تأیید نمیکنند و ایمان نمیآورند؛ ب) رابطهاي با خدا ندارند و نماز نمیگزارند؛ تفسیر
قرآن مهر جلد بیست و یکم، ص: 358 ج) حقایق الهی را تکذیب میکنند و در برابر خدا و پیامبر 9 موضع میگیرند؛ د) از حق
روي گرداناند؛ ه) متکبرانه راه میروند وگویا افتخار کارهاي ناپسند خود را به خانه میبرند. آري؛ نتیجهي اینگونه رفتارها
سرنوشت عذابآلود است. آموزهها و پیامها: 1. بیایمانی، بینمازي، تکذیبگري، روي برتافتن از حق و تکبّر، از عوامل
عذاباند. 2. به سوي ایمان، نماز و حق روي آورید و از تکبر و تکذیب دوري کنید تا گرفتار عذاب نشوید. 3. بر ضد دشمنان
اسلام شعار دهید و به آنان نفرین کنید. *** قرآن کریم در آیات سی و ششم تا چهلم سورهي قیامت با اشاره به هدف آفرینش و
40 . أَیَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَن یُتْرَكَ سُديً* أَلَمْ یَکُ نُطْفَۀً مِن مَنیٍّ یُمْنَی - مراحل آفرینش انسان، به اثبات معاد میپردازد و میفرماید: 36
ثُمَّ کَ انَ عَلَقَۀً فَخَلَقَ فَسَوَّي فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنثَی أَلَیْسَ ذلِکَ بِقَادِرٍ عَلَی أَن یُحْیِیَ الْمَوْتَی آیا انسان میپندارد که بیهوده
(و بی هدف) رها میشود؟!* آیا (او) آب اندك سیّالی از منیاي که ریخته میشود، نبوده است؟!* سپس [خونِ بسته آویزان شد و
(خدا آن را) آفرید و مرتب ساخت،* و از آن، دو جفت، مرد و زن قرار داد.* آیا آن (خدا) توانا نیست بر اینکه مردگان را زنده
کند؟! نکتهها و اشارهها: 1. این آیات از راه هدف آفرینش و حکمت خدا به اثبات معاد پرداخته است؛ یعنی بیان کرده که چگونه
میتوان باور کرد انسان با همهي اعضا و ص: 359 اجزاي کاملش بدون هدف و بیهوده آفریده
شده باشد؟! اگر چنین بود، کاري برخلاف حکمت بود وخدا چنین کاري نمیکند. آري؛ اگر انسان یک کار کوچک انجام دهد،
یا چیزي بسازد، هدفی دارد، پس چگونه خدا کاري بیهدف انجام دهد. پس، انسان فرجام و هدفی بزرگتر از این دنیاي پررنج
دارد و آن زندگی جاوید رستاخیز و تکامل بی پایان است، که انسان به تکامل نهایی و کیفر و پاداش اعمال خود میرسد. 2. در
این آیات با بیان مراحل آفرینش انسان، قدرتنمایی خدا در این مورد نشان داده شده است، سپس نتیجه میگیرد که خدایی با این
قدرت که انسان را طی مراحل دقیق از نطفه تا کودك کامل به وجود میآورد، چگونه نمیتواند مردگان را زنده و معاد را برپا
سازد؟! آري؛ توجه به قدرت بیکران الهی یکی از دلایل و شواهد امکان معاد است. 3. قرآن کریم در آیات متعدد به مراحل
انسان از «1» . سیزدهگانهي آفرینش انسان اشاره کرده است که در اوایل سورهي حج و مؤمنون از همه جا کاملتر بیان شده است
نطفهاي تشکیل شده که آبی اندك و سیال است که همراه با اسپرماتوزوئید از مرد بیرون میآید و با اوول زن مخلوط شده جنین را
به وجود میآورد که در رحم زن آویزان شده، از آن تغذیه میکند تا رشد کند و اعضا و جوارحش کامل و موزون میگردد و به
صورت پسر یا دختر متولد میشود. آري؛ دقت در این مراحل انسان را با عظمت و قدرت بی کران خدا آشناتر میسازد. 4. در این
صفحه 112 از 134
آن) به خدا اشاره شده است که کنایه از عظمت مقام اوست که آنقدر والاست که از دسترس افکار بشر ) « ذلک » آیات با واژهي
بیرون است. ص: 360 آموزهها و پیامها: 1. آفرینش انسان هدفمنداست. 2. در آفرینش خود
فکر کنید تا به رمز معاد پی ببرید. 3. با مطالعات جنینشناسی، معادشناس شوید. 4. به مراحل آفرینش جنینی خود بنگرید و
قدرتنمایی خدا را مشاهده کنید. 5. از قدرت خدا به امکان معاد پی ببرید. 6. خدایی که میتواند انسان را از نطفهاي ناچیز بیافریند
ص: 361 «1» . و به او حیات بخشد، میتواند او را رستاخیز نیز دوباره زنده کند
بخش